دلایل زیادی برای این باور وجود دارد که عقیده عمومی در مورد اینکه بزرگسالان چگونه زبانها را ضعیف میآموزند، اساساً ناقص است.
به دلیل فقدان شواهد فیزیکی برای برتری یادگیری زبان در کودکان، سیستم جدیدی از باورها شروع به سبقت گرفتن از مدل قدیمی و بیش از حد ساده شده یادگیری زبان کرده است.
اما این باورها در وهله اول از کجا آمده اند؟آموزش الفبای فارسی به کودک پیش دبستانی
فرضیه دوره بحرانی و باور عمومی
فرضیه دوره بحرانی نام علمی چیزی است که بیشتر ما در مورد بزرگسالان و یادگیری زبان به آن باور داریم.
طرح کلی آن این است که یک دوره زمانی ثابت وجود دارد که در آن شما واقعا می توانید یک زبان را یاد بگیرید و آن را به خوبی یاد بگیرید.
این پنجره ظاهرا از زمان تولد تا زمانی بین پنج سالگی و شروع بلوغ باز است.
پس از آن.
به عبارت دیگر، این اساس علمی نظر ضعیف ما در مورد زبان آموزان بزرگ سال است.
اما سوالی که همه می خواهند بدانند این است: "آیا درست است؟" پاسخ: شاید. در مورد موضوع بحث کمی وجود دارد!
از نظر آماری، زبانآموزان جوان در زبان دوم خود مهارتهای مشابه بومی را کسب میکنند و همچنین به نظر میرسد که از دانشآموزانی که بعداً در زندگی شروع به یادگیری زبان کردهاند، بهتر عمل میکنند. اما توجه به این نکته مهم است که این تئوری در ابتدا برای فراگیری زبان اول افراد به کار می رفت. لزوماً پیامدهای سنگینی برای فراگیری زبان دوم نداشت.
بسیاری از محققان حتی با این نظریه مخالفت کردهاند و برخی وجود دوره بحرانی را انکار میکنند.
به عنوان مثال، دیوید سینگلتون، استاد زبان شناسی در کالج ترینیتی دوبلین را در نظر بگیرید.
او در مقالات خود مرتبا کسانی را که با فرضیه دوره بحرانی طرف هستند مورد انتقاد قرار می دهد و در یکی از آن ها، مقالات مرتبط با زیست شناسی مغز را بررسی می کند تا به این نتیجه برسد که هیچ چیز محکمی در مورد علم دوره بحرانی وجود ندارد.
پس یک نفس بکشید و تمام نگرانی های مربوط به سن خود را رها کنید.
اما مطمئنا بزرگ ترها و بچه ها مثل هم نیستند، شاید بگویید خب، البته که نه.
به هر حال تفاوت بین کودکان و بزرگسالان چیست؟
هنگامی که کودکان چیزهای جدیدی در مورد زبان یاد می گیرند، از همان بخشی از مغز خود استفاده می کنند که برای کنترل حرکتی استفاده می کنند. از سوی دیگر، بزرگسالان از بخشی از مغز خود که مسئول عملکردهای شناختی بالاتر است استفاده می کنند - بخشی از مغز که بعداً رشد می کند.
"آه هه!" شما بگو. بنابراین بین مغزهای آنها تفاوت هایی وجود دارد! اما به یاد داشته باشید که این به سادگی به این معنی است که نحوه استفاده از مغزمان با افزایش سن تغییر می کند. این بدان معنا نیست که چقدر خوب می توانیم چیزها را یاد بگیریم نیز تغییر می کند.
بزرگسالان چه تفاوتی با هم دارند؟ خوب، آنها قبلاً دانش زیادی دارند. و این می تواند هم بد و هم خوب باشد. گاهی اوقات صداها و کلماتی که در دوران کوچکی یاد گرفتهایم، جدا کردن کلمات از زبانهای دیگر را بسیار سختتر میکنند، زیرا سعی میکنیم آنها را به زور وارد قالب زبان اول خود کنیم.
اما گاهی اوقات دقیقا برعکس است.
اگر شما خواننده خوبی به زبان مادری خود هستید، این مهارت ها معمولا به مهارت های خوب خواندن به زبان خارجی ترجمه می شوند.
گاهی اوقات حتی صداهای موجود در زبان مادری شما نیز می تواند به شما در تلفظ زبان خارجی کمک کند، همانطور که این مطالعه بر روی زبان آموزان کره ای در حال یادگیری زبان انگلیسی نشان داده است.